تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 2211
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 20 فروردين 1403

حوزه اختیار و اقتدار

انسان را از دو جهت می توان بررسی کرد: یکی هستی شناسی و ساختار وجودی انسان است و دیگری شناخت انسان در برابر اجتماع و حوادث اجتماعی است.

اگر انسان را موجودی مجبور و بی اراده دیدیم اعمالش هم نه پاداش بردار است و نه مجازات بردار . اما اگر برای انسان اراده قائل بشویم آن وقت باید به این سئوال پاسخ دهیم که جایگاه انسان در برابر اراده حضرت حق چیست ؟ و تقابل این دو اراده چگونه در وجود انسان حل می شود ؟ در اینجا ابتدا باید حوزه اختیار را با حوزه اقتدار تفکیک کرد . اگر ما برای انسان در برخی حوزه ها اختیار هم قائل باشیم معلوم نیست که او در همان حوزه ها اقتدار لازم را هم داشته باشد .

 

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 20 فروردين 1403

اخلاق

رابطه جسم با جان

به اینجا رسیدیم که رابطه بدن با نفس چیست آیا بدن قربانی جان است یا جان وسیله ارتقاء و رفاه بدن ؟ بین عرفای ما در پاسخ به این سئوال تفاوت وجود دارد .
یاد آوری کنم همان طور که گفتیم ،تصوف سه دوره داشته ، زهدی ، عشقی و یک دوره مضاعف عشقی در این دوره اعتقاد به تنعم و تعیش و ناکام نماندن و ناکام از این دنیا نرفتن بوده و اینکه هیچ حکمی از جسمانیت و نفسانیت را قربانی مسائل الهیات نکردن .که نماینده ی این نوع تفکر در ادبیات شعری فارسی خودمان حافظ است . قبل از مولانا در اندیشه های امام محمد غزالی فتوا این بود که بدن وسیله ای است برای عروج جان . برای اینکه جان کامل بشود ناگزیر باید در این دنیا فرود می آمد و با ترکیبی از حوادث نفسانی آمیخته می شد تا پس از کامل شدن مجددا عروج کند .با این تعبیر همه بزرگان حتی انبیاء یا قدیسین هم نیاز داشتند از این دنیا عبور کنند وبه این دنیا آمیخته شوند حال با روحیه قبول یا رد . ولی گروه اندکی و به خصوص حافظ مغایر با آن اندیشه معتقد بود دلیلی برای اعراض وجود ندارد احکام جسم مزاحمتی برای احکام جان ندارد .

 

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 20 فروردين 1403

آنچه از عرفای اسلامی سر می زد در مدار فضیلت محوری برای ما آموزش اخلاقی است . پیغمبر ما وقتی مبعوث شدند گفتند فلسفه ی بعثت من کامل کردن اخلاق در بین شماست گویی اگر جامعه ی انسانی، اخلاقی بود و آدمها با اخلاق بودند نیاز به اینقدر گفتگو نبود. در بحث معرفت شناختی با معرفت نفس به معرفت الله راه پیدا می کنیم که فرمودند”من عرف نفسه فقد عرف ربه” (هر کس خودش را فهمید خدا را هم فهمیده)از جنب این سخن می توانیم سخنان دیگری را استخراج کنیم که راه نزدیک شدن به خداوند هم به نوعی شفاف کردن خود و تکریم و نزدیک شدن به خود است. در جاهای دیگری هم قرآن اشاراتی دارد که “ولقد کرمنا” (ما شما را تکریم کردیم) و” لقد مننا” (به شما منت گذاشتیم)شما اینقدر مهم بودید که خلیفه ی خودمان قراردادیم و تا آن جا که این شائبه ی غلط رایج شد که انسان اشرف مخلوقات است. ولی مسلم این است که در جاهایی به ما اجازه ندادند که نفسمان را فرو کوبیم و آنرا تذلیل کنیم و به او توهین کنیم. و همه را آزاد بگذاریم که هر کسی از در وارد شد روی نفس و خویشتن و هویت ما هر جور که می خواهد قدم بگذارد. این دو نحوه نگاه کردن به نفس در تئوریهای عرفانی است که گاهی اوقات بعضی ها را به ورطه ی افراط و بعضی ها را هم به ورطه تفریط کشیده است .

 

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 20 فروردين 1403

سخنان کارل گوستاو یونگ

کارل گوستاو یونگ فکر می کند که اخلاق دو گونه است:
اخلاق بردگی و اخلاق اربابی.

اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که نود درصد مردم به آن معتقدند؛ اخلاقی که می گوید در مهمانی ها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی می شوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچه دار می شود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج می کند تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نمی آید، این را مستقیم بیان نکن، برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را و عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش، اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بمیران و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش…

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 16 مهر 1402

شعر کوتاه در مورد اخلاق پسندیده

چند نکته اخلاقی (مسعود عالی)

سخنرانی اخلاقی آیت الله مجتهدی

خوش اخلاقی در خانه (مسعود عالی)

 

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 16 مهر 1402

قاطعیت والدین در برخورد با فرزند

قاطعیت والدین در برخورد با فرزند

همانگونه که تشویق و تقدیر برای ایجاد حرکت و واداشتن فرد به اعمال پسندیده لازم است، وجود قاطعیت وملامت و هشدار و حتی گاهی تنبیه برای جلوگیری از انجام کارهای ناروا ضروری است.

ضرورت قاطعیت والدین در برخورد با فرزند

باید توجه داشت که تربیت ازدیدی نوعی تحمیل به حساب می آید.الزامات و قیودی وجود دارد که تحمل آن برای طفل ضروری است اما کودک خلاف آن را مایل است. کودک یانوجوان اغلب تحت تاثیرخواسته هایی است که بدون آینده نگری یا آگاهی از عواقب تسلیم شدن به این خواسته ها، در بر آوردن آنها اصرار میورزند.

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 16 مهر 1402

روش هایی برای ترک عادات بد

روش هایی برای ترک عادات بد

ترک عادات بد باعث افزایش وقت و انرژی و در نتیجه رسیدن به موفقیت می‌شود. همچنین این کار تقویت جنبه‌های مثبت اخلاقی و پیشرفت شما را در پی خواهد داشت.

 

تعریف عادت

عادت، الگویی فکری یا رفتاری است که به حدی تکرار می‌شود که بروز آن تقریبا ناخودآگاه است. همان‌طور که می‌دانید عادت‌ها می‌توانند سودمند یا مخرب باشند.

یک مزیت عادت، ناخودآگاه و خودکار بودن آن است که ما را از تمرکز بر انجام آن بی‌نیاز می‌کند. عادت‌های خوبی مانند وقت‌شناسی یا مثبت‌اندیشی بدون اینکه لازم باشد به آنها فکر کنیم، نیروی مثبتی در ما ایجاد می‌کنند که ما را به جلو می‌رانند. بنابراین می‌توانیم نیروی خود را صرف تمرکز بر فعالیت‌هایی بکنیم که به توجه ویژه‌ی ما نیاز دارند.

از سوی دیگر، عادت‌های بد تأثیری وارونه دارند! ما بدون اینکه متوجه باشیم درگیر این عادت‌ها می‌شویم و از آسیب‌هایی که به زندگی و شغل‌مان وارد می‌کنند غافل می‌مانیم.

 

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 16 مهر 1402

کپشن اخلاقی و فلسفی

روزگار کم رمقی اخلاق


امروز دیگر«کمرنگی اخلاق» امر پنهان و نایابی نیست، گاهی در رفتار برخی از ما آن قدر عیان و آشکار بروز و ظهور دارد که گویی عین حق، حقیقت و اخلاق مداری است.

امروز دیگر«کمرنگی اخلاق» امر پنهان و نایابی نیست، گاهی در رفتار برخی از ما آن قدر عیان و آشکار بروز و ظهور دارد که گویی عین حق، حقیقت و اخلاق مداری است.

در ادامه یادداشت ۲۸ آذر روزنامه خراسان به قلم سید صادق غفوریان می‌خوانیم: امروز دیگر«کمرنگی اخلاق» امر پنهان و نایابی نیست، گاهی در رفتار برخی از ما آن قدر عیان و آشکار بروز و ظهور دارد که گویی عین حق، حقیقت و اخلاق مداری است. تفاوتی هم ندارد؛ از کف کوچه و بازار گرفته تا در میان برخی از مسئولان این «کم رمقی اخلاق» به یک اصل تبدیل شده است. بی شک در همیشه تاریخ، این آسیب عنصر هر ازگاه اما لاینفک حوزه های فردی و اجتماعی جوامع بوده و اساسا اگر امروز در این باره تذکر و هشدار داده می شود، این به معنای تخصیص این آسیب به یک دوره خاص نیست.

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 13 خرداد 1402

اخلاق اسلامی

 

اخلاق اسلامی اخلاقی است که در چارچوب اسلام است. اخلاق اسلامی سه بخش اصلی دارد:

رابطه با خدا

کارهایی که آدمی باید در برابر خدا بکند، مانند نماز و روزه و دعا

رابطه با مردم

برخورد فرد و رفتارهایش با مردم و دیگر اعضای جامعه، مانند رفتار نقش‌های خانواده و دوستی. عموماً منظور از اخلاق اسلامی بیشتر این بخش است.

 

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 13 خرداد 1402

تعریف اخلاق و اخلاق واقعی

اخلاق در لغت

 

"اخلاق" از نظر لغت جمع "خُلْق" به معنای خوی، طبع، سجیه و عادت است،[1] اعم از این که آن سجیه و عادت نیکو باشد یا زشت و بد.

 

اخلاق در اصطلاح

 

دانشمندان علم اخلاق برای اخلاق معانی متعدّدی ارائه نمودند:

 

الف. برخی آن را ملکه‏ای نفسانی دانسته‏اند که مقتضی صدور کارها از انسان بدون نیاز به فکر و اندیشه است.

 

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی
نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 13 خرداد 1402

نویسنده : احمد دبيري

اخلاق، جمع خُلْق و خُلُق است به معنای سرشت، خوی، طبیعت و امثال آن؛ که به معنای صورت درونی و باطنی و ناپیدای آدمی به کار می‌رود که با بصیرت درک می‌شود؛ در مقابل خَلق که به صورت ظاهری انسان گفته‌ می‌شود، که با چشم قابل رویت است[1]. بسیاری از فلاسفه و حکمای اسلامی، اخلاق را با توجه به همان معنای لغوی تعریف کرده‌اند. حکمای گذشته، روح و نفس غیر مادی انسان را خاستگاه هر گونه رفتار ظاهری و عمل آدمی می‌دانستند و از این رو اصل در اخلاق را توجه به صفات نفسانی انسان می‌دانستند که ثمره اصلاح نفس و درون در رفتارها و اعمال بیرونی به سرعت آشکار می‌شود. از این رو عموما اندیشمندان اسلامی نیز که به اصل وجود نفس اعتقاد داشتند اخلاق را به گونه متناسب با همین مسئله تعریف نموده‌اند.

 

موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی